خدمت دوستان و اندیشمندان عزیز عرض کردم که ذهن شما مرکز مدیریت حال و آینده شماست. آنرا به درستی مراقبت کنید. روش صحیح برنامهریزی آنرا یاد بگیرد و ترسیم کنید تمام زیبایهای جهان را. آنگاه که شما به برنامهریزی هدفمند ذهن خود میپردازد، عملا شما شروع به خلق دنیای خود میکنید. یک راز در همین جملات ساده نهفته است و آن راز این است که " ذهن انسان بین واقعیت و فهم از واقعیت" هیچ تفاوتی قائل نیست". این نکته به نظر ساده میرسد اما انقدر در طراحی و ترسیم مدلهای تعالیبخش برای زندگی اثرگذار است که شاید نتوان آنرا در قالب یک کتاب هم به طور کامل تشریح کرد. اما موضوع چست؟ تا به حال اندیشیدهاید که وقتی یک اتفاق در بیرون حادث میشود و تعدادی فرد آنرا را در یک زمان و یک مکان مشاهده میکنند اگر از آنها پرسیده شود شما چه دیدهاید هر یک از افراد موضوعی را دیده که دیگری ندیده است. منظور درجزئیات است. نکته اصلی اینجاست که به تعداد افراد روی کره زمین از یک موضوع ادراکات متفاوت وجود دارد. نکته این است که ما دنیا را انگونه که تصیم گرفتیم میبینیم و همواره به دنبال تائید درونیات خودمان در بیرون میگردیم. مثلا کسی که به همه چیز بدبین است. در خیابان که گام بر میدارد از بین تمام زیبایهای جهان آنهایی را میبینید که ادارک قبلی وی راتائید کنند و عملا این چرخه مجددا تقویت میشود و فرد در بدبینی نیز مهارت پیدا میکند . این که عرض کردم مهارت بدین مفهوم است که دهن انسان(ضمیر خودآگاه و ناخوداگاه) با تمام توانی که دارد از منظر قضاوت هیچ قضاوتی نمیکند به همین دلیل جهتگیری خاصی ندارد. آنچه در آن برنامهنویسی گردد با تمام توان اجرا میکند. حال که داستان بدین گونه است پس چرا ترسیم نکنیم آنچه را که وقعا دنیای ما را متحول میکنید. سادترین ابزار ترسیم این نظام زیبا که تمام رویاها و اهداف ما به مرحله ظهور میرسد، همین زبان ماست. زیان ما میتواند اتفاقاتی را برای ما رقم بزند که حتی از مرزهای بارور فعلی ما نیز میگذرد. پس مواظب گردش زبان باشیم و از زبان بدن نیز غافل نباشیم. در بخشهای بعد نحوه برنامهریزی ذهن را با استفاده از توانمندیهای زبان تشریح خواهم نمود.
http://www.linkedin.com/pub/isaac-saeidirobaat/39/409/910